۱۳۹۲/۰۴/۰۲

از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه..




1-از خاطرتمان می‌گفتیم.خاطرات قبل از دوره موبایل .دوره‌ عشقهای اول. دوره قبل ازگودر و فیسبوک و اینترنت حتا.قسمت مشترک بیشتر خاطرات‌مان "نامه" بود.که اصلن درگرفتن نامه(یا حتا نوشتنش) هیجانی بود که در هیچ چیز دیگری نبود.
2- شِکوِه‌ها کردیم از تکنولوژی ، به اینکه حتی یک جمع تفریق ساده را هم باید با ماشین حساب‌هایمان چک کنیم. از سر بیکاری و تفنن آمدیم روی زمین جدول خوب ها و بدها برای امروز و دیروزمان کشیدیم.در آخر به این نتیجه رسیدم که مزایای امروز به خوبی‌های دیروزمی‌چربد.شاید هم ما به تن‌پروری عادت کرده‌ایم.
3-از قدیم خودمان رسیدیم به قدیم پدرها ومادرها.کدام قدیم؟
همان قدیمی که می‌گویند پر از صلح وصفا بوده ، همان قدیمی که  آماری از طلاق نداشته .می‌گوید؛ اون موقع‌ها روابط دوام بیشتری داشته مردم به هم بین نبودند و ..
 چرا!؟
 چون موضوع گفتگو(منظور نگارنده از گفتگو هم لابد چیزی بیشتر از قیمت سیب‌زمینی‌پیاز و ... است) کمتر بوده چون نصف جامعه از حق خودش(چه بسا کل جامعه) آگاهی درستی نداشته.
4- یک قدیم دیگری هم هست،قدیمِ پدربزگ‌ مادربزگ‌ها،که شاید دیگر بین ما نباشند اما صاحب امتیاز فرهنگ سوختن و ساختن هستند. که اصلن در سوختن‌شان ، ساختنی هم نبود ، فقط تحمل بود و تحمل ..
5-یک ماشین زمان هم داشته باشم.

۱۳۹۲/۰۳/۱۴

مرثیه‌ای برای یک سیگار مادر مرده


یک جریانی چند وقتی است در وبلاگستان راه افتاده که خلاصه‌اش می‌شود این‌که سیگارت را زمین بگذار و..(آقای شجریان قطعن در جریانند!) واقعیتش این است که برای کنار گذاشتنش هزار دلیل پزشکی وجود دارد که شاید کافی باشد اما قانع کننده نیست .حالا که قرار است(یا شاید هم بوده)  اول و آخر همه همین یک‌وجب خاک باشد ، چند سال زودتر و سخت‌تر ریق رحمت را سرکشیدن که توفیری در اصل قضیه ندارد.دارد؟
سیگارشده یک‌جور تفریح با ضرر، شده یک استایل زندگی حالا شما بگوید به غلط ، شده چاشنی بعد از غذا ، شده خوشیِ جاده‌های شمال شده تسکین درد بی درمانی که ممکن است خودش دلیل یک دردهایی هم باشد ، اللهُ علم!
خلاصه این‌که همه میدانند ضرر دارد و ... خود کِشَنده(اسموکر سابق) قبل و بعد از هر نخ آن واقف است که یک روزی ترکش می‌کند .
اما،آلان نه هنوز نه.هر چیزی هر کاری وقت مناسب خود را می‌خواهد.
مثلن؟
مثلن غربت جای ترک سیگار نیست،دوره سربازی و دانشجویی هم نیست.وسط کافه و مهمانی و مسافرت جای ترک سیگار نیست.فصل زمستان و هوای بارانی هم نه!
یک دیالوگی بود( حالا خیلی یادمان نیست برای کدام فیلم بود) به این مضمون :
"تا وقتی سیگار میکشم که پزشکان دلیلی برای بی‌ضرر بودن آن پیدا کنند"
یا بقول آقای ونه‌گات:
سیگار میکشم چون روش آبرومندی برای خودکشی است.

توصیه:
بهترین راه قطع ارتباط عاطفی با سیگاراتان این است که ایشان را یک روزِ گرم ِتابستان کنار بگذارید.