۱۳۸۳/۰۷/۰۵

فرمانده


من يك ماجراجو هستم.اما نه از آنهايي كه براي اثبات شجاعتشان زندگي را به بازي مي گيرند. من دنبال مرگ نمي گردم. اما احتمال روياروي با آن وجود دارد پس شايد اين خداحافظي من باشد....گه گاه از اين فرمانده كوچك ياد كنيد........

آخرين نامه ارنستو چه گوارا

۱۳۸۳/۰۷/۰۱

ستاره

همه ي مردم ستاره دارند ام همه ي ستاره ها يك جور نيست : واسه آنهاي كه به سفر مي
روند حكم راهنما دارد واسه بعضي ديگر فقط يك مشت روشنايي سوسو زن اند . براي
بعضي كه فكر مي كنند كه دارند فكرمي كنند هر ستاره يك معماست . اما اين ستاره ها همه ي شان زبان به كام كشيده
و خاموشند. و فقط تو يكي ستارهاي خواهي داشت كه تنابندهي مثلش را ندارد.نه اينكه من تويه
يكي از آنها مي خندم؟... خب پس هرشب كه به آسمان نگاه ميكني برايت مثل اين خواهد بود
كه همه ي ستاره ها مي خندند . پس تو ستاره هاي خواهي داشت كه بلدند بخندند

۱۳۸۳/۰۶/۳۱

من پنج سال داشتم و او شش سال
سوار يك اسب چوبي بوديم
او سياه پوشيده بود و من سفيد
او هميشه مي تونست برنده بازي باشه
بنگ بنگ. او منو پرت كرد
بنگ بنگ. اومنو زمين زد
بنگ بنگ.چه صداي وحشتناكي
بنگ بنگ.منوپرت كرد
فصلها مي آيند و همه چي عوض مي شود
وقتي بزرگ مي شوم اورا صدا ميكنم
او مي تونه هميشه بخنده وبگه:بازي هامويادت نره
بنگ بنگ. پرتت مكنم
بنگ بنگ.چه صداي وحشتناكي
بنگ بنگ عادت دارم پرتت كنم
kill bill : ترجمه ترانهءفيلم

۱۳۸۳/۰۶/۲۹

شروع

سلام به هر حال هميشه بايد از يه جا شروع كرد من هم شروع مي كنم
من يه مشكل بزرگ با آدما دارموقتي با آنها از يكدوست تازه تان حرف بزنيد هيچ وقت ازتون درباره ي چيزهاي اساسي اش سوال نميكنن.هيچ وقت نمي پرسن((آهنگ صداش چه طور يه؟ چه بازيهاي رو بيشتر دوست داره؟ پروانه جمع ميكنه يا نه؟ميپرسند:((چندسالشه. چند برادر دارده؟وزنش چه قدر ه؟ پدرش چه قدر حقوق ميگيره؟ وتازه بعد از اين سوالها است كه خيال مي كنند طرف روشناخته اند.اگر به آنها بگي يك خانه قشنگ ديدم از آجر قرمز كه جلو پنجره هاش غرق شمعداني و بامش پر از كبوتر بود محال بتونن مجسمش كنند.بايد حتما به شان گفت يك خانه صد ميليون تومني ديدم تا صداشان بلند بشه كه :واي چه قشنگ