یک چیزهای هم هست که کلن تو این روزگار حیف میشوند از بسکه کمبودشان در این روزها یا شاید بهتر است بگویم شبها احساس میشود ، رادیو روغن حبه انگور نیامده رفت ، حالا به هر دلیلی که میخواهد باشد بعضی رفتنها میشوند جزو همین حیف شدنها ، بعد... بعد دوباره مینشینم و به همه این حیف شدهای این سالها نگاه میکنم...ا
۱ نظر:
سلام آقای سرخپوست پاره وقت
کامنتم مربوط به چند تا پست پایین ترنتونه، در مورد خستگی، اما کامنتدونیش بسته ست
می خواستم بگم راستش من خودمم از همونام که زیاد خسته ن، اما کامنت شما که برای وبلاگ قبلیم "تنگ تنهایی" گذاشته بودین بهم انرژی داد
توی فکرش بودم که جمع کنم و دیگه ننویسم، اما حالا فکر می کنم که باز بنویسم، وقتی که خستگیم در رفته بود:)
ممنونم
ارسال یک نظر