آمده ام بگوىم انبار شدن ناگفته ها مصىبتىست براى خود,اىنکه بخواهى مومن بمانى به اىنکه مىگوىند ؛ حرفهاىى هست براى نگفتن حرفهاى که... مبارزه طاقت فرساى است براى خود.
۱۳۹۱/۰۱/۱۴
۱۳۹۱/۰۱/۱۳
۱۳۸۹/۱۲/۱۷
پایان
...بعضي ميگويند که دنيا با آتش تمام مي شود
.و بعضي مي گويند با يخ
،با توجه به ميل خودم
.با عقيده کساني موافقم که آتش را ترجيح مي دهند
...ولي اگر قرار باشد با عجله تصميم بگيرم
فکر مي کنم آنقدر تنفر وجودم را فرا گيرد
...که بگويم يخ
۱۳۸۹/۰۸/۱۱
سرآغاز
.بعضي ها ميگن حوا نبايد سيب رو مي چيد
.بعضي ها هم ميگن پاندورا نبايد در جعبه رو باز ميکرد
بعضي ها هم ميگن که اصلا هردو تا جواب بالا اشتباست
کل اين قضيه از ميموني شروع شد که اشتياق زيادي به
.باهوشتر شدن داشت
يه عده ديگه هم ميگن ما از اول هم بايد اينجا مي بوديم بايد اونقدر زندگي کنيم تا به نيروانا برسيم
.و به «نيروانا» که برسي ديگر جايت روي زمين نيست
.شايد هم اصلا قرار نيست بجايي برسيم شايد اينجا همون بهشت گمشده است ، مزخرفه
.من نميدانم
۱۳۸۹/۰۷/۱۲
متولد ماه مهر
انيطور که داره پيش ميره به عمر اضافه نياز دارم
يه دوستي داشتم که ميگفتم اگه تو همين سن بميرم واسه هميشه جوون ميمونم
من هم براش آرزوي مرگ کردم ، تا حالا که هنوز آرزوي جفتمون براورده نشده
يه تولد ديگه و باز هم تولد ، به روايت شناسنامه بايد 27 ساله شده باشم
و به روايت کودک درون در واقع 6ساله هم نيستم
سالگردتولد يه جورايي مثله شمارش معکوس مرگه
چه دوست داشته باشي چه نه
و من نميدونم که چکار بايد کرد
به قول جي . کي . رولينگ ; آخرين دشمني که بايد نابود شود مرگ است
کم کم داره تکراري ميشه
۱۳۸۹/۰۳/۰۸
اشتراک در:
پستها (Atom)