۱۳۸۵/۰۴/۳۱

دنیا کافی نیست



در جواني روياهايم باز عوض شد:؟
مي خواستم دانشگاهي را که به هيچ درد نمي خورد ، ترک کنم
تمام دنيا را با جوان هاي هم سن سالم زير پا بگذارم ، به زن هاي
زيادي عشق بورزم ، هرگز ازدواج نکنم ، با کسي زندگي کنم که
سر از پا نشناخته عاشقم باشد ، کتاب بنويسم ، دوستانم به من حسادت
کنند ، ماشين کروکي داشته باشم ، سرانجام بچه دار بشوم ( اما ديگر
اولويت نداشت ) ، اسرار زندگي را کشف کنم ، از خردمنداني که در
تبت زندگي مي کنند ، درس بگيرم . در جواني با شدت و شادي مفرط
جنونم را تجربه مي کردم.به خودم قول مي دادم هرگز بخشي از ((نظام))نشوم
و آتش مقدس طغيانمان را به چهار گوشه ي زمين بگسترانيم
paulo coelho : o zahir
لبخند زدي و آسمان آبي شد شبهاي قشنگ مهرمهتابي شد پروانه پس از
تولد زيبايت تا آخر عمر غرق بي تابي شد

۲۰ نظر:

ناشناس گفت...

دكتر علي شريعتي: (انسانها همه هنرمندند،هركس به ميزان هنري كه دارد، انسان است.).... یا علی

ناشناس گفت...

آدمی ساخته افکار خویشتن است .. و فردا آن می شود که اندیشیده است .... یا علی

ناشناس گفت...

salam
kheili ghashang bo0d.
sabz bashi

ناشناس گفت...

salam ... arezoohaye ghashangi dari ... fek konam in arezooye aksare javoona bashe vali fek nakonam ke kamtar az ye darsadishoon beoonam be i nchia dast peyda konan ... rasti in ax shahzadast ?????
pishe man bia khoshhalam mikoni behem sar mizani ...

ناشناس گفت...

che jalebe in taghiire royaha.taghire masir.che doreye ghashangie javooni va in riskha va khatar kardanash!!!

ناشناس گفت...

salaaaaaaaaam

arezoohaye
bi parva,motafavet,
...........
ziba boooooooood
mano be fekr vadasht
khooooob mamnon ke khabar dadin!

ya aliiiiiiiii

ناشناس گفت...

Salam dooste aziz .
az hozooret da weblogam azat mamnoonam .
dar zemncheshmat bahal mibine .
movafagh bashi .

ناشناس گفت...

احمد عزيز...
...................
حس نکن تنهائی
دست تنهائی را
مهربانانه بگير
و ببر
سمت يک تنهائی...

ناشناس گفت...

salam refigh ..che akse bamazeyi gozashti ..in kiye?
rastiii
manam az linkin park khosham miad ...
movafagh bashi ....
byebye

ناشناس گفت...

با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت شما دوست گرامي وبلاگ بسيار زيبا و پر محتوايي داريد . وبلاگ دره ي خاموش
با عکسهايي زيبا براي دسک تاپ شما از آوريل لاوين خوانده ي آمريکايي
به روز شد خوشحال ميشم سر بزنيد و اميد وارم که اولين حضورم در وبلاگ شما زمينه اي باشه براي يه دوستي پايدار.موفق باشي. خدانگهدار.

ناشناس گفت...

رزم آور نور مي داند كه همه چيز در پيرامونش - پيروزي هايش , شكست هايش , شيفتگي و يأس , بخشي از نبرد نيك است . رزم آور نمي خواهد سازگار باشد , او همزيستي با تعارض هاي خويش را مي آموزد

ناشناس گفت...

سابوليكم
آقا اينجا بد رقم با كيلاسه ... انسون كم مياره...
اومتيم واس عرض ايرادت و بيگيم با وبلوگت حال كرديم نافورم .
صفا تو عقشست
اوچيكتيم باااااا
قيمه قيمه ت اصغر

ناشناس گفت...

ديگه از اون حرفا بود .

ناشناس گفت...

تو به من خندیدی و نمیدانستی
که به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم

باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
میدهد آزارم

و من اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا خانه کوچک ما
سیب نداشت

ناشناس گفت...

wishing you the best things in life
today
tomorrow
always
thank

ناشناس گفت...

salam,merci sar zadin be ma omidvaram movafagh bashi weblageton por mohtavast.

ناشناس گفت...

salam, narm o aheste amadam...
didam,
pasandidam.

ya hagh,
Dexxir

ناشناس گفت...

salam,
che ajab inja up sho0de!
dashtam shak mikardam .
go0ftam shayad inja vaghty up mishe po0ste jadid paeen safe sabt mishe!
in matlabe pauolo0 ro0 ham fek ko0nan ghablan ye jaee kho0ndam.
felan babye,mo0vafagh bashin

ناشناس گفت...

کاش هرگز به چشمانت نمیرسیدم و شگوه تقدس شکستن را در خود نمیدیدم

تو که معنای عشقی به من معنا بده

ناشناس گفت...

سلام
خیلی خوب بود اگر من هم می توانستم خیلی ساده از رنج ها و تردیدهایم بگویم .اماگاهی فکر می کنم، زندگی آنقدر زیباست که خالی از رنج نباشد.تنها کافیست به خودمان ایمان داشته باشیم.چند روز در سفر بودم و چیزی که آموختم این بود که هیچ چیز بیهوده نیست. در بقایای تمدن ارت که یک مخروبه ی واقعی بود سفالینه هایی دیدم که همه شکسته و پخش شده بودند.چند تایی برداشتم و دانستم هیچ چیز بیهوده نیست حتی تلاش کوزه گری در هزاران سال پیش.چرا که من حضور آدمها را حس کردم در میان زمین هایی که هیچ تفاوتی با زمین های دیگر نداشتند در ظاهر، اما درونشان تهی نبود و این تمایز آنها بود از زمین های دیگر.گویی ما آدمها درون را می سازیم با درونمان.کافیست به خودمان ایمان داشته باشیم و به چیزی که می خواهیم باشیم زیرا قطعاً بیهوده آفریده نشده ایم. اگر این یقین به دنبال تردیدهامان بیاید، نیرویی در حد معجزه خواهیم یافت که خداوند نصیبمان می کند. برای تاخیرم ناراحتم و از همدردی هایتان متشکرم.من به نوشته های پائولو کوئلیو علاقه مندم و خوشحالم از خواندن بیشتر آنها در اینجا و همین طور از حضور شما
با آرزوی موفقیت و شادی