دارم به آن
لحظه فکر میکنم که آدم دیگر دستاویزی برای
ادامه دادن ندارد، برای تحمل کردن،
دوام آوردن، پیشرفتن.
دارم به آن
لحظهای فکر میکنم که کسی چنان از دوست داشتن و دوست داشته شدن نومید میشود که
دل از زندگی برمیدارد. برای دوستداشته شدن، نخست باید به خویش دل بست و برای این
دلبستگی باید با آهنگ زندگی رقصید.
دارم به این
فکر میکنم که با این حساب هر کدام از ما در بسیاری اوقات مردهایم بی آنکه مرگ را
ملاقات کرده باشیم.