۱۳۸۵/۰۸/۲۶

دلتنگی



دلتنگی ، که نوعی غم است که ببیشتر هنگام یادآوری خاطره ی
عزیزی از دست رفته به سراغ آدم می آید ، چیز موذی و آب زیرکاهی
است ، چون ممکن است مدتی خبری ازش نباشد ولی درست وقتی که
انتظارش رو ندارید دوباره سرو کله اش پیدا می شود . من هر وقت
فرصت کنم برای قدم زدن کنار دریا میرم ، و همیشه هم صبح زود می رم
چون دریا انقدر آروم هست که من رو هم آروم کنه . طوری که انگار
نه انگاراصلا.......بوده و من........ داشته ام .ولی بعد ، وقتی سردم
می شود و سریع خودم رو به قهوه خانه ای در آن نزدیکی میرسانم که
صاحبش مثل همیشه چشم به راه من است و فقط کافیست دستم را دراز کنم
و شکردان را بردارم تا همه دلتنگی ها یکباره به من هجوم بیاورند و
ناگهان بفهمم که دارم.................................؟

۲۳ نظر:

سرخپوست پاره وقت گفت...

سلام به همگی
راستش در باره اون جاهایه خالی (....)باید بگم که همه ما او جاها رو داریم و فقط هم ماله خودمونه .......؟

ناشناس گفت...

چه حس عجیبیه وقتی خودت حالت گرفته باشه و وبلاگ های دیگه هم که سر میزنی حرف از دلتگی و غصه باشه!

ناشناس گفت...

سلام
و فكر كن كه چه تنهاست اگر كه ماهي كوچك دچار آبي درياي بيكران باشد
احمد , یادت می یاد ؟ این اولین واژه هایی بود که نشانه ای را آشکار کرد . همون طور که خودتم می دونی واژه ها مقدس اند و هر واژه يك نشانه است. دلتنگی هم یک واژه است مفهومش برای هر کدوم از ما فرق داره . دلتنگی خاطره ی عزیزی که از دست رفته اما به راستی از دست نرفته ! این ما هستیم که باور می کنیم چیزی را از دست داده ایم .
گاهی یه نگاه از یه پیرزن که داره از یه سرابالایی به سختی بالا میره ؛ یا یه بچه که با حسرت به اسباب بازی های پشت ویترین یه مغازه نگاه می کنه؛ گاهی هم قدم زدن تنها کنار ساحل همه می تونه با عث دلتنگی بشه . و همون طور که گفتی این دلتنگی غیر منتظره اتفاق می افته .و ما رو وارد دنیای ناشناخته ی خودش می کنه !
اما تا مرز رحمت باران می بارد اگر باشد يا نباشد و يادت می ماند تا مرز دل اگر باشد يا نباشد !

ناشناس گفت...

چقدر ساده و دلنشین، و چقدر زیبا نوشتی :-)ـ
ـ"...طوری که انگار نه انگار...ـ
ـ...صاحبش مثل همیشه چشم به راه من است...ـ
ـ...ناگهان بفهمم که دارم...ـ"ـ
خیلی زیبا، مثل همیشه
...،

ناشناس گفت...

salam
bebakhshid ke pinglishe in pc fonte farsi nadare
mamnon ke sar zadin
khosh behaleton ke darya ro darid
ma che konim toye in dodo sorbo mes!

ناشناس گفت...

سلام
چه عجب بالاخره يكي فهميد من چي نوشتم
اميدوار كننده بود براي اين پست
و علاقه منديت به بتن هم قابل ستايش است!
من هم دلم گرفته وحشتناك
و خيلي خوب اين پديده به قول خوت موذي را تشريح كرده اي
من هم زياد پايم مثل ...توي گل گير كرده و در نيامده
من هم حالا هيچ ارزوي خاصي ندارم
و فكر ميكن هيچ چيز برايم اولويت ندارد
چه برسد به آرزو شدن
چه قدر اين حرف احمقانه به نظر خواهد رسيد
ولي احتمالا ارواح خبيثمان
پس از عبور از جاهاي مختلف
دچار دردهاي مشابهي شده اند
درمان مشابه پيدا كردي خبرم كن
گرچه از حالا ميدانم چيزي در كار نخواهد بود

ناشناس گفت...

: اين قصه مال توست، بيا، قهرمان من!
كاري بكن، چقدر به ميدان نيامدن؟
با چند تا ماهي نقره‌اي ... منتظرم كه يه سنگريزه توي حوضم بندازين و پر از موجش كنين....

ناشناس گفت...

: اين قصه مال توست، بيا، قهرمان من!
كاري بكن، چقدر به ميدان نيامدن؟
با چند تا ماهي نقره‌اي ... منتظرم كه يه سنگريزه توي حوضم بندازين و پر از موجش كنين....

ناشناس گفت...

و فكر مي كنم
كه اين ترنم موزون حزن تا به ابد
شنيده خواهد شد



خیلی زیبا بود ... کاش این جا هم یه دریای بزرگ بود که می شد هر روز به
دیدنش رفت

سبز باشی.

ناشناس گفت...

دلم دریا خواست

ناشناس گفت...

manam delam mogheyi ke nabast begire migire ....mikham az tahe del gerye konam ....ama nemidunam chera nemishe....yadam nist akahrin bari ke gerye kardam key bud....

ناشناس گفت...

salam
khub mosalaman in deltangiya baraye hame hast va man fekr mikonam ke bayad ham bashan ... shayad age hichvaght baraye hichkaso hich chiz deltang nashim oza baramun yeknavakht beshe vali nabayad faramush kard ke :
parde e migazarad parde e miayad :
miravad naghsh peye naghshe degar / rang milaghzad bar rang .
ya hagh

ناشناس گفت...

salam
khub mosalaman in deltangiya baraye hame hast va man fekr mikonam ke bayad ham bashan ... shayad age hichvaght baraye hichkaso hich chiz deltang nashim oza baramun yeknavakht beshe vali nabayad faramush kard ke :
parde e migazarad parde e miayad :
miravad naghsh peye naghshe degar / rang milaghzad bar rang .
ya hagh

ناشناس گفت...

salam
manam darya ro kheili doos daram
mazhare paki o bozorgie baram
rasty mamnoon ke oomadi
felan ya hagh

... تو که معنای عشقی به من معنا بده

ناشناس گفت...

سلام دوست خوب و همشهری من
از يک عضو شورای شهر چه انتظاری داريد؟
به وبلاگ من سر بزنید....
خوشحال میشم نظرتون رو در مورد بلاگم و پستم بدونم.....

ناشناس گفت...

سلام آقا احمد
دلتنـــــگي ...
واژه دردناك و عذاب آوري
منم گاهي دلتنگ مي شم ، گــاهـــي ...
اما از گذشته و دلتنگي و 1 جورايي فرار مي كنم ...
فقط اميدوارم دلتنگي ما با اي كاش ها و افسوس ، همراه نباشه

شاد باش

باي

اگر اين حوالي نيافتيم ،
كافيست صدايم كني
و بخوانيم به عشق
من پشت تنهايي يك خواب
دارم سيب مي چينم ...

صدف سياه

ناشناس گفت...

دو جفت ماهي كوچك، دو تا نر اخمو....
حوض فيروزه‌اي كوچيكم ، قاب دوتا ماهي‌نارنجي شده. چشم انتظار قلاب‌هاي ابريشمي‌تون...
به روزم

ناشناس گفت...

اين كه محبوب تو باشم يا نباشم
مساله اين است!
....
با غمنامه ي ياسمن ها .... به روزم

ناشناس گفت...

اين كه محبوب تو باشم يا نباشم
مساله اين است!
....
با غمنامه ي ياسمن ها .... به روزم

ناشناس گفت...

اين كه محبوب تو باشم يا نباشم
مساله اين است!
....
با غمنامه ي ياسمن ها .... به روزم

ناشناس گفت...

salam dooste aziz
mamnoon az pmet
shoma ham matlabe jalebo ba ehsasi gozashtia :)
payande bashi

ناشناس گفت...

na...hanooz nemidoonam ke aslan bayad goft ya na...
shayad zibayish dar penhoon moondaneshe...
ama aya ba nagoftan penhoon mimoone?...kash mimoond...

ناشناس گفت...

2roood

deltangi zibast agar ba omid hamrah bashad.